به گزارش سینماپرس، وقتی نام این هنرمند میآید شخصیت پدر امیر جمالی در مجموعه «زی زی گولو» در ذهن ما نقش میبندد. رضا فیاضی با بازی زیبای خود درآن نقش یکی از کارکترهای خاطره ساز زندگی خود را خلق کرد. هرچند که ایفای نقش او در سریالهای بزرگسالان مانند «معمای شاه» را هم به خاطر میآوریم اما توجه ویژه او به عرصه کودک او را بیشتر به عنوان هنرمند عرصه کودک و نوجوان معرفی میکند. او در کنار بازیگری، مدیریت صحنه، عروسک گردانی، نویسندگی و کارگردانی نمایش عروسکی و کارهای رادیویی هم انجام میدهد.
به بهانه هنرنمایی او در مجموعه تلویزیونی «خوشبرگ به گفتوگو با این هنرمند پرداخیتم که در ادامه میخوانید.
همه ما وقتی صدای شما را میشنویم یاد پدر جمالی میافتیم. هنر شما در دیگر نقشها غیر قابل کتمان است اما پدر جمالی سازنده کودکی یک نسل بود. چرا کودکان ما دیگر زی زی گولو و پدر جمالی ندارند؟
نمیدانم چرا دیگر برنامههایی مانند «کلاه قرمزی»، «داستانهای زی زی گولو» یا «مدرسه موشها» ساخته نمیشود. آن زمان تلویزیون تنها دو یا سه شبکه داشت و برای سرگرم کردن مخاطب، برنامههای آموزشی روی آنتن میرفت. برنامههایی که به کودکان و آموزش آنها بسیار اهمیت میداد. اما اکنون با این تعداد از شبکه، تنها آورده تلویزیون، تعدادی خاله و عمو در تلویزیون است.
معتقدم که برنامه باید یک رویکرد و هدفی داشته باشد، مخصوصا برای کودکان امروزی که با یک کلیک، به برنامههای سراسر دنیا دسترسی پیدا میکنند. شما فکر میکنید اگر برنامه جذابی ساخته شود کودکان به سمت شبکههای ماهوارهای و کارتونهای خارجی میروند؟ قطعا چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
به حوزه کودک هیچ توجهی نمیشود، به طور مثال پس از این همه مدت برنامه «خوشبرگ» هنوز پول من را نداده است، چون تهیه کننده میگوید سازمان با اون تصفیه حساب نکرده است
ما باید به حوزه کودک توجه کنیم و برای آن کار بسازیم. البته گاهی کارهای خوبی هم ساخته میشود که به آن توجه نمیشود. مانند همین برنامه «خوشبرگ»، این برنامه بسیار شریف است و ما برای آن زحمت زیادی کشیدیم. اما خیلی به آن بی مهری شد دیده نشد و حتی برخی از مخاطبان هم از پخش آن بیاطلاع بودند.
«خوشبرگ» برنامه قوی و مفیدی بود، فکر میکنید چرا به آن بیتوجهی شد؟
دلیلش این است که نوجوان یا کودکی که در آن ساعت باید شبکه امید را تماشا میکرد، اصلا نمیدانست چنین کاری از تلویزیون پخش میشود. من هم بسیار خوشحال و امیدوار بودم که یک کار فرهنگی و آموزنده در حال پخش از تلویزیون است. اما به مرور متوجه شدم که چندان هم برای کسی اهمیت ندارد. شاید باورتان نشود اگر بگویم این سریال ساخته شد، پخش شد، پخش آن هم تمام شد؛ اما هنوز پول من و دیگر عوامل را ندادهاند. پولی که مبلغ آن بسیار ناچیز بود.
«خوشبرگ» برنامهای نبود که صرفا ساخته شود تا آورده مالی داشته باشد، برنامهای شریف بود که رویکرد فرهنگی آن بیش از هرچیزی برای ما اهمیت داشت. اما وقتی تهیه کننده به من و دیگر عوامل میگوید که سازمان صدا و سیما هنوز با او تصفیه حساب نکرده؛ یعنی به این برنامه هیچ توجهی نشده است.
قرار بود فصل دوم «خوشبرگ» هم ساخته شود، با این شرایط مالی امکان فصل دوم وجود دارد؟
بله قرار بود فصل دوم ساخته شود. اما با این اوضاع بعید میدانم ساخته شود. ما دلمان خوش بود که نوجوانان این برنامه را نگاه میکنند و آوردهای برایشان دارد. اما وقتی قرار نیست برای کسی اهمیت داشته باشد، در نهایت هم پولمان را ندهند، چرا برنامه ساخته شود؟
به من میگویند چرا تند صحبت میکنی یا بعضا نسبتهایی را به من میدهند، اما من تند صحبت نمیکنم. من ضد انقلاب نیستم. فقط نگران فرهنگ و آینده کودکان این سرزمینم. به همین دلیل این مطالب را مطرح میکنم. به طور مثال در حال حاضر امکان ساخت برنامه کودکهای خوب وجود دارد چون هنوز خانم برومند، آقای جبلی، آقای طهماسب و دیگر هنرمندان این حوزه هستند که بتوانند مانند گذشته برنامههای کودک جذابی بسازند اما پیشنهادی به آنها نمیشود. چون برای کسی اهمیتی ندارد.
اینگونه نگاه کنیم که آیا واقعا تلویزیون با ساخت برنامه میتواند کودکان را تشویق به کتابخوانی کند؟ آن هم زمانی که فضای مجازی رنگ و لعاب و زرق و برق بیشتری دارد؟
چرا نمیتوان این کار را نجام داد؟ سخت هست، اما هدف ما از ساخت برنامه «خوشبرگ» دقیقا همین موضوع بود. هرچند که نیاز به حمایت بیشتری داشتیم، اما همان تعداد اندکی هم که برنامه را دیدند برایشان فایده داشت.
قصه این کار درباره آقای حکمت است که رستورانی راه اندازی کرده و در رستورانش کتاب معرفی میکند و من در این مجموعه نقش این مرد سالمند را بازی میکردم که با دختر و نوههایش این رستوران را راه انداخته است. در حقیقت این مجموعه با بیان طنز سعی در ایجاد علاقه در کودکان و نوجوانان به مطالعه داشت.
خانم برومند، سعی کردند که ایدهشان را در شبکه نمایشخانگی، به اجرا در بیاورند. شما چرا این کار را نمیکنید؟
تا به حال خیلی به آن سمت حرکت نکردم چون برنامه سازی برای کودک هزینه دارد و کسی حاضر نیست اسپانسر برنامه کودک شود.
در این زمینه تجربهای هم دارید؟
بله چند سال قبل من و مجید قناد قصد داشتیم تا برنامه کودکی بسازیم، ابتدا که آن را ارائه دادیم، گفتند این طرح صرفا برای کودک نیست به بخش بزرگسال ارتباط پیدا میکند. سراغ آن قسمت که رفتیم، گفتند اسپانسر بیاورید هرچه تلاش کردیم، هیچ کسی حاضر نشد اسپانسر برنامه شود چون معتقد بودند برایشان بازدهی ندارد.
موضوع اینجاست که کودکان آینده سازان یک کشور هستند، چرا به ساخت برنامه برای آنها نباید توجه ویژه شود؟
نمی دانم تا آنجایی که در توان داشتم در این زمینه فعالیت کردهام. اگر موقعیتش پیش بیاید بازهم این کار را انجام میدهم اما دلیل اصلی را باید از مسئولان فرهنگی پرسید که چرا برای این حوزه اهمیت چندانی قائل نیستند.
خب نتیجه این بیتوجهی به کودکان و تاثیرپذیری آنها از کارتونهایی که دیگر کشورها آن را ساختهاند چیست؟
قطعا نتیجه خوشایندی ندارد. بهتر است هر فردی با فرهنگ خودش رشد کند. اگر چنین اتفاقی نیفتد کودک سردرگم میشود و ممکن است با دوگانگی فرهنگی مواجه شود. البته نتایج بیشتر را محققان باید بررسی کنند.
به طور مثال من یک کتابی نوشتهام با نام «تتو» که شخصیت اصلی داستان، یک دختر دبیرستانی است که یک تتوی پروانه دارد، یکی از دختران هم کلاسیاش که دختر خوبی است و بسیار درسخوان است، این پروانه را میبیند و عاشق آن میشود و به مرور زمان این اتفاق تبدیل به یک فاجعه میشود. در برنامه «خوشبرگ» پیشنهاد دادم که این کتاب که چاپ شده و تاییدیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم دارد، در برنامه معرفی کنیم، اما مخالفت شد.
تاثیرپذیری کودکان نتیجه خوشایندی ندارد به این دلیل که بهتر است هر فردی با فرهنگ خودش رشد کند. اگر چنین اتفاقی نیفتد کودک سردرگم میشود و ممکن است با دوگانگی فرهنگی مواجه شود
چه ایرادی دارد که دختر و پسر نوجوان من چیزی که در جامعه وجود دارد را ببیند نتیجهاش را هم ببیند عاقلانه سمت انجام یک خطا نرود. هدف ما از معرفی کتاب و کتابخوانی آگاهی بخشی نسبت به آن چیزی است که در جامعه رخ میهد.
برنامه باید جذابیت داشته باشد، از کجا میتوان این جذابیت را شناسایی و دربرنامههای بعدی ایجاد کرد؟
گاهی سریالهایی از تلویزیون پخش میشود که مخاطبان زیادی را جذب، علاقهمند و پیگیر داستان میکند. میتوان با الگوبرداری و نظرسنجی دقیق این تعداد مخاطبان را بیشتر کرد و ذائقه مردم را بیشتر شناخت.
خودتان چندسالی در تلویزیون حضور نداشتید. چرا این اتفاق افتاد؟
چند سالی بود که با خانواده در کیش زندگی میکردم آنجا یک کتاب فروشی داشتم که البته حالا بخاطر شرایط بسیار بد خرید کتاب تصمیم دارم که آنجا را تعطیل کنم چون از پس هزینههایش بر نمیآیم. زیرا تمایل به کتابخوانی بسیار پایین آمده شاید بگویید بخاطر قیمت کتاب است اما برخی از کتابهای خاص قیمت بالایی دارند، بیشتر کتابها هم قیمت یک لیوان قهوه است. اما بازهم کسی به آنها توجهی نمیکند. از همه بدتر این است که به کتابهای حوزه کودک توجهی نمیشود، چون هنوز کودکان مانند بزرگسالان درگیر فضای مجازی و زندگی نشدهاند، راحتتر میتوان مسیر را به آنها نشان داد و علاقه و استعدادشان را کشف کرد.
توجه به کودکان اولویت هر موضوعی است قبل از اینکه کرونا وارد کشور شود در همین کتابفروشی برای کودکان نمایش عروسکی گذاشته بودیم و اتفاقا بسیار هم طرفدار داشت اما سر یک هفته بخاطر کرونا تعطیل شد و بعد از آن دچار افسردگی شدم.
*خبرانلاین
ارسال نظر